نحوه تشخیص ارز دیجیتال اسکم
رمزارزها این روزها به سوژه جدید و داغ سرمایهگذاری تبدیل شدهاند و باعث میلیونر شدن تعداد زیادی از افراد شده است. برخی از صاحبنظران، این سرمایهگذاریها را بزرگترین جابهجایی و انتقال ثروت در عصر حاضر میدانند.
اما این ماجرا یک روی ناخوشایند نیز دارد.
بسیاری از سرمایهگذاران با شنیدن وعده یک تکنولوژی جدید انقلابی، عقلوهوششان را از دست دادهاند و در پروژههایی سرمایهگذاری کردهاند که آن را به طور کامل درک نمیکنند. این مسئله راه را برای افراد حقهباز و کلاهبردار باز کرده است تا در این وضعیت پولی به جیب بزنند.
در این مقاله به 4 روشی میپردازیم که به کمک آنها میتوانید پروژههای اسکم احتمالی را در حوزه ارزهای دیجیتال تشخیص دهید. اینگونه میتوانید انتظاراتتان را مدیریت کنید و برای سرمایهگذاریهایتان برنامهریزی کنید.
1. وعدههای غیرواقعگرایانه
اگر چیزی زیادی خوب و بینقص به نظر میرسد احتمالا واقعی نیست.
اما مسئله اینجاست که اگر شما هیچ درکی از یک تکنولوژی خاص نداشته باشید، چطور میفهمید که چه چیزی برای واقعی بودن زیادی خوب است و واقعی نیست؟
طبق تجربه، اگر کسی وعده یک سود تضمینی چشمگیر را به شما داد، شما حداقل یک دلیل کافی دارید برای این که مشکوک شوید.
ارز دیجیتال بیتکانکت (Bitconnect) که امروزه از شناختهشدهترین کلاهبرداریها در دنیای ارزهای دیجیتال محسوب میشود، به کاربرانی که حاضر بودند پول خود را در پروژه وامدهی این ارز قفل کنند، وعده سود ماهانه 40 درصدی میداد!
اینطور گفته میشد که سود پرداختی توسط بیتکانکت توسط ربات تریدر آنها بدست میآید و کوچکترین اشارهای به هیچگونه محدودیت یا دورههای احتمالی زیان در سرمایهگذاری نمیشد.
اگر این ربات بدون محدودیتی برای حجم سرمایه، توانایی ایجاد چنین سودهای بینظیری در ترید ارز دیجیتال داشت، تیم پروژه چرا باید آن را با دیگران به اشتراک میگذاشتند؟
در واقعیت، پرداخت سودهای کلان توسط بیتکانکت، تنها با تلفیق این دو چیز ممکن میشد: وعده پرداخت سودهای بالا و ساختار بازاریابی چندلایه (MLM).
این مسئله باعث جذب سرمایه جدید به پلتفرم شده بود و برای مدتی این امکان را برای بیتکانکت فراهم کرد که پول افراد جدید را بگیرد و به آنهایی که در نوک هرم هستند بپردازد.
البته همه پروژههای کلاهبرداری، با این وضوح و روشنی دست به کلاهبرداری نمیزنند.
بعضی اوقات وعده مبهم راهاندازی یک تکنولوژی جدید را میدهند که به نحوی، قابلباور به نظر میرسد. در چنین مواقعی چه کاری از دستتان برمیآید؟ میتوانید به شکل عمیقتری تحقیق کنید.
2. نبودن مدرک
وقتی میبینید که پروژهای وعده یک تکنولوژی جدید هیجانانگیز را میدهد، به دنبال نشانههایی از وجود داشتن آن تکنولوژی بگردید.
توسعهدهندگان بلاکچین یا اپلیکیشنهای غیرمتمرکز، اغلب به صورت عمومی یا خصوصی، کدهای خود را روی سایت Github منتشر میکنند.
حالت ایدهآل این است که وبسایت پروژه دارای لینکی باشد که شما را به یک گیتهاب عمومی انتقال دهد و در آنجا شاهد مخازن یا repository های کد زیادی باشید که توسعهدهندگان در حال کار روی آن هستند. این مسئله برای شما نشانگر این خواهد بود که پروژه واقعا فعال است و صرفا یک وعده پوشالی نیست.
تصویر زیر میزان فعالیت توسعهدهندگان اتریوم که یک پروژه قوی و معتبر است را نشان میدهد.
کدهای اتریوم
اگر تکنولوژی مورد نظر هنوز در مرحله برنامهریزی است و وارد مرحله اجرا نشده است، دستکم این انتظار میرود که پروژه دارای یک وایتپیپر (White paper) قوی و کارشده باشد یا تئوری پشت آن تکنولوژی جدید، از نظر فنی توضیح داده شود.
وانکوین (Onecoin) یکی دیگر از پروژههایی است که اسکم بودن آن مشخص شده است. این پروژه به تمام کسانی که از بلاکچین جدید و انقلابی آن استفاده کنند، وعده فراهم کردن خدمات مالی بدون مرز، در دسترس و ارزان را میداد.
صد البته که هیچ شاهد و مدرکی برای اثبات این ادعاها ارائه نمیشد.
هیچ مقالهای برای توضیحات فنی یا وایتپیپری که به نکات فنی نحوه اجرای پروژه اشاره کند در کار نبود. از هیچ لینکی هم خبری نبود که شما را به Github هدایت کند که وجود این بلاکچین را ثابت کند.
در واقعیت، پروژه اصلاً بلاکچینی نداشت! Bjorn Bjercke که یک توسعهدهنده است، در مصاحبهها چیزهای جالبی گفته است. او میگوید در سال 2016 از او خواسته شده که شروع به ساخت یک بلاکچین واقعی برای پروژه کند؛ این زمان دو سال بعد موقعی است که وانکوین شروع به کار کرد.
اگر پروژه سند و مدرکی ارائه نمیکند یا نمیتواند بکند که درستی ادعاهای بزرگش اثبات شود، شما به طور پیشفرض باید نسبت به آن بدبین و شکاک باشید.
3. ناشناس یا قلابی بودن تیم پروژه
بعضی از تیمها چه به خاطر غیرمتمرکز بودن، چه برای مسائل قانونی یا به منظور امنیت، تصمیم میگیرند که پروژه خود را با تیم ناشناس راهاندازی کنند و اعضای آن را معرفی نکنند.
این مثل کاری است که ساتوشی ناکاموتو، خالق بیتکوین انجام داد که باعث شد هویت واقعی او تا این لحظه ناشناس باقی بماند.
با این که خیلی از پروژههای معقول و قانونی هم به همین شکل آغازبهکار کردهاند، مخفی نگه داشتن هویت اعضای تیم، باعث سختتر شدن بررسی صلاحیت هر عضو تیم میشود.
همچنین برای تیم این امکان را فراهم میکند که بهراحتی و بدون این که ترسی از عواقب کارشان داشته باشند، پولهایی که به جیب زدهاند را بردارند و فرار کنند.
آیا معنی این حرف این است که اگر عکس اعضای تیم روی وبسایت موجود بود، همهچیز سر جایش است و آن پروژه انتخاب امنی برای سرمایهگذاری است؟
پاسخ خیر است؛ عجول نباشید.
کلاهبردارها با تکنولوژی امروزی میتوانند تنها با چند کلیک ساده، عکسهای بیشماری توسط هوش مصنوعی بسازند که کاملاً واقعی و طبیعی به نظر میرسند. (تصویر زیر)
چهره ایجاد شده با هوش مصنوعی
بنابراین به جای اعتماد کردن به تصویر، سعی کنید به دنبال ویدیوهای ضبطشده و مصاحبههای تصویری از اعضای تیم پروژه بگردید؛ زیرا جعل آنها کار دشوارتری است.
در نهایت این که تنها با دیدن یک اسم و چهره، گارد خودتان را پایین نیاورید و زود اعتماد نکنید. مدیر وانکوین، دکتر Ruja Ignatova، اغلب شخصاً در رویدادهای زنده حاضر میشد و صحبت میکرد.
او کارشناسی ارشد اقتصاد و دکترای حقوق داشت. این شخص تجربه کار برای کمپانی مشاوره McKinsey & Co را داشت و آدم قابلاعتماد و متشخصی به نظر میرسید.
اما حتی با همه این سوابق و صلاحیتها، او برای میلیاردها دلار حاضر شد سر عده زیادی از مردم از همهجای جهان شیره بمالد.
چگونه روی ارز های دیجیتال سرمایه گذاری کنیم؟؟
4. بازاریابی تهاجمی
این مسئلهای عادی است که برای ترویج یک پروژه جدید و جلب توجه سرمایهگذاران و عموم مردم به آن تبلیغ صورت بگیرد. اما با این حال، باید بین هزینههای این کار و مخارج دیگر تعادلی برقرار شود.
مخارج کارهایی از جمله کدنویسی، تحقیق و توسعه تکنولوژی و محصولات حقیقی که قرار است به سود و درآمد واقعی منجر شود.
ولی برای پروژههای اسکم، محصول واقعی، همان هجوم سرمایهگذاران ساده و زودباور جدید است که باعث میشوند رشد قیمت توکن ادامه پیدا کند و پول به جیب کلاهبرداران سرازیر شود.
چون این افراد کلاهبردار قرار نیست پولی برای توسعه محصول حقیقی خرج کنند، آزادند که بیشتر بودجهشان را صرف جذب سرمایهگذاران جدید کنند.
در جشن سالانه بیتکانکت در سال 2017، میلیونها دلار برای خودروهایی هزینه شده بود که به عنوان جایزه به 5 نفری داده شد که بیشتر از همه افراد، سرمایهگذاران جدید را جذب پروژه کرده بودند. (تصویر زیر)
بیت کانکت کلاهبرداری
حتی اگر این پروژه اسکم نبود، باز هم خرج میلیونها دلار برای تبلیغ پروژه توسط سلبریتیها و خرید جایزههای پرزرقوبرق، بهینهترین راه استفاده از منابع مالی به نظر نمیرسید.
احتمالاً بهتر است که پول صرف استخدام مهندسهای قوی و متخصص یا کارکنان کلیدی دیگر شود؛ مگر این که تیم بهترین محصول را در اختیار داشته باشد و فقط بخواهد بازاریابی آن را انجام دهد.
جمعبندی
فناوری بلاکچین یک نوآوری بینظیر است اما نمیتواند طمع انسان را از بین ببرد.
هر چه پول زیادتری به سمت این بازار و صنعت سرازیر شود، برای افرادی که میخواهند با فریب سرمایهگذاران زودباور و بیاطلاع بهسرعت پولی به جیب بزنند، فرصت بیشتری مهیا میشود.
لیستی که در بالا به شما ارائه شد بههیچوجه جامع و کامل نبود؛ اما با این حال اگر از پروژههایی که وعدههای غیرواقعگرایانه میدهند، هیچ شاهد و مدرکی ارائه نمیکنند، هویت اعضای تیمشان نامعلوم است و بیشازحد برای بازاریابی خرج میکنند دوری کنید، خودتان را تا حد زیادی در برابر پروژههای اسکم بیمه کردهاید.